دلم برای عشق تنگ شده است این عشقهای یک دفعه ای که وقتی زل میزنی توی مردمکش تا مغز استخوانت تیر می کشد ازآن عشقهایی که فقط با نگاهت می ورزیاش، مبادا که کلام واسطه خوبی نباشد برای انتقال احساست ،از آن عشقهایی که می خواهی جانت را برای طرف بدهی. نه وی را می شناسی و نه اومی شناسدت فقط و فقط آنی که دارد تو را میخکوب می کند جوری که در هر یادآوریش یاد همان میحکوب شدگی می افتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
کلیه نظرات حاوی الفاظ رکیک و توهین آمیز حذف می شوند