خانه دوست کجاست؟ ...

این روزها، این روزهای لعنتی که اصلا حال و حوصله خوشی ندارم این روزها که گیر افتاده ام در روزمرگیهای بیکاری و بیماری و غم این روزها بیشتر از هر چیزی نیاز دارم به دوست به همدم به یک نفر که بدون اینکه نصیحت کند و موضع بگیرد و محکوم کند بزند روی شانه ام و بگوید درست می‌شود پسر غصه اش را نخور، می گذرد این روزها هم ... ولی کسی نیست دوستی نیست رفیقی نیست حتی جایی که درد دل کنم هم نیست.
 این روزهای لعنتی دارد جوانی من را می خورد، دارد صبر و استقامت من صبور را هورت هورت سر می کشد ... و کسی نیست...
من آن مقداری که برای رفقای مجازیم وقت گذاشته ام تا به حال باور کنید برای دوستان واقعیم وقت نگذاشته ام. آدم است دیگر دوست دارد هر از گاهی کسی به یادش باشد بگوید فلانی بود و دیگر نیست کجاست؟ جایش سبز. ولی نیست آن آدم در زندگی من،
کاش و ای کاش که به جای محیط مجازی با ادم های واقعی ارتباط برقرار کرده بودم! چه می دانم ولی خوب اگر ادمهای واقعی اطرافم مناسب بودند که پناه به مجاز نمی آوردم!
عملا بغیر از خانواده ام هم صحبتی نیست می دانید که خیلی حرفها را نمی شود در خانواده زد نمی توانی سفره دلت را در مواردی برای خانواده باز کنی این جور مواقع است که دوست می آید به کار،  دوستی که نیست یا من ندارمش زمانی تصورم این بود که ادمهای مجازی اطرافم من را دوست دارند غلط بودم تصورم باور کنید غلط بود الان که اینها را می نویسم می بینم چقدر اشتباه فکر کرده ام ...
می دانید دلم از چه می سوزد؟ از اینکه اگر این انرژی را گذاشته بودم برای رفاقت با خدا مطمئنا الان حالم بهتر بود ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کلیه نظرات حاوی الفاظ رکیک و توهین آمیز حذف می شوند

Real Time Web Analytics