دوری و دوستی

زمانی تصورم این بود که چقدر خوب است این آدمهایی که خوب می نویسند رو بشود از نزدیک دید و با آنها دوست بود و زندگی کرد ولی بعد از مدتی زندگی مجازی با این آدمها فهمیدم که واقعیت، اینجوری نیست که من تصور کرده ام،
به نظر نوشته های عمومی این آدمها که منتشر می شود در روزنامه،مجله،وبلاگ یا کتابشان بخش های شفاف عقایدشان است نه آن بخش کدر! و همین که تو بخواهی با این آدم وارد تعاملات اجتماعی بشوی این بخش های کدر کم کم خود را نمایان می کند. بعبارت دیگر اکثر نویسنده ها می آیند ان بخش زیبای تفکراتشان را قاب میگیرند می گذارند جلوی چشم ما، حال آنکه دیوار پشت این قاب دیواریست سیاه و کدر در اکثر مواقع!
شاید آن دسته ازهنرمندانی که بعد مرگشان محبوب می شوند هم دلیلش همین باشد شاید آن ها هم آن بخشی از حقیقت درونیشان که زیبا بوده را تصویر کرده اند ولی در زمان حیات چون بوده اند کسانی که می دانسته اند شخصیت واقعی آن آدم را، به آثار هنریشان هم توجهی نمی کرده اند. نمی دانم  شاید خیلی چیزها اینجور باشند می روم بخوابم که طی این چند روز جدایی از شبکه اجتماعی حسابی مغزم دارد حرف می زند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کلیه نظرات حاوی الفاظ رکیک و توهین آمیز حذف می شوند

Real Time Web Analytics